بـهوقــت تنهــایــی،
مــرد، زیــر بــاران سیگــار مــیکشــد؛
زن، پشــت پنجــره!
امــا، نــه بــاران، مهــم اســت،
نــه مــرد، نــه پنجــره، نــه زن!
مهــم،
تنهــایــی اســت کــه دود مــیشــود .
سپید یا سیاه فرقی نمیکند …
بی حضور سبزت سپیدهای عاشقانه ام را
با خودکار سیاه مینویسم تا عمری عزادار نبودنت باشند
♥♥♥
درها و پنجرهها را بستهام ولی هنوز سردم است.
یا تو رفتهای، یا... نه، گزینهی دیگری نیست حتما تو رفتهای!